سخنران مدیریت فروش سخنران بازاریابی و فروش مویرگی

سخنران مدیریت فروش سخنران بازاریابی و فروش مدیریت فروش مویرگی سخنران مدیریت

بهزاد حسین عباسی مدرس مدیریت استاد مدیریتی سخنران مدیریت آموزش مدیریت در سازمان شما
 

  بهزاد حسین عباسی استاد مدیریت مدرس مدیریت       مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت   

بهزاد حسین عباسی مدرس مدیریت استاد مدیریتی سخنران مدیریت آموزش مدیریت در سازمان شما
 

  بهزاد حسین عباسی استاد مدیریت مدرس مدیریت       مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت   

سخنران مدیریت فروش سخنران بازاریابی و فروش مویرگی

سخنران مدیریت فروش سخنران بازاریابی و فروش مدیریت فروش مویرگی سخنران مدیریت

استاد بهزاد حسین عباسی مدرس و سخنران مدیریت ارتباط با مشتری CRM کوچینگ بازاریابی زبان بدن اصول و فنون مذاکره

 

 

مدرس مدیریت بازاریابی تبلیغات اصول و فنون مذاکره

سخنران مدیریت فروش استاد فروش مدرس فروش تدریس فروش معلم فروش

سخنران مدیریت فروش سخنران بازاریابی و فروش مویرگی

سخنران بازاریابی و فروش مدیریت فروش مویرگی سخنران مدیریت
سخنران مدیریت

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری بازاریابی فروش برندینگ اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمان 

behzadabbasi.ir

چکیده

کلمات کلیدی 

۱- مقدمه

۲- چهارچوب فکری

۲.۱ مفهوم شناسایی برند توسط مشتری

۲.۲ پیشینه ی CBI 

۲.۲.۱ شباهت فرد با برند

۲.۲.۲ تمایز برند

۲.۲.۳ شهرت و برجستگی برند

۲.۲.۴ فواید اجتماعی برند

۲.۲.۵. ملایمت و دلنشینی  برند

۲۰۲.۶ تجارب به یاد ماندنی از برند

۲.۳ اضافه نمودن رسته ی کالا به عنوان یک عامل تعدیل کننده

۲.۴ نتایج CBI

۲.۴.۱ اهمیت بررسی عوامل تشکیل دهنده ی پیشینه ی CBI 

۲.۴.۲ پشتیبانی از برند

۳-تحقیقات نمونه

۳.۱. تحقیق نمونه ی 1 

۳.۲ تحقیق نمونه ی ۲

۴- تحقیق اصلی 

۴.۱. روش  

۴.۱.۱ شرکت کنندگان و رسته ی کالاهای منتخب

۴.۱.۲ روش جمع آوری داده ها

۴.1.3. ارزیابی کلی معیارهای ارزیابی در تحقیق 

۴.۱.4 معیار سنجشCBI 

۴.۱.۵. دیگر معیارهای ارزیابی کننده ی تحقیق 

۴.۲ نتایج

۴.۲.۱ تجزیه و تحلیل های اولیه 

۴.۲.۲. آزمایش مربوط به اعتبار متمایز کننده

۴.۲.۴ آزمایشات تأثیرات اصلی

۴.۲.۵ آزمایش روابط تعدیل شده

۴.۲.۶ آزمایش یک مدل جایگزین 

۵- بحث کلی

۵.۱ فواید مرتبط با تعیین برند و نظریه ی رفتار مصرف کننده

۵.۲ تاثیرات آن در حوزه ی مدیریت

۵.۳ محدودیت ها و مسیر تحقیقات در آینده

ضمیمه A. معیارهای متغیرها

کلمات کلیدی

شناسایی مصرف کننده - نام تجاری - هویت خود مصرف کننده - روابط نام تجاری - مشارکت رده محصول

ترجمه چکیده

مفهوم تعیین هویت مشتری به وسیله ی برند (CBI) به ما کمک می کند تا دریابیم که چگونه، چه وقت و چرا برندها به مشتریان کمک می کند تا هویت خود را تعیین کنند. این مقاله به ارائه و آزمایش یک چهارچوب نظری منسجم در رابطه با پیشینه ی CBI می پردازد. شش عامل اصلی CBI، یک عامل تعدیل کننده و دو نتیجه به وسیله ی داده های تحقیقاتی مورد آزمایش قرار می گیرد که از طریق یک نمونه ی آزمایشی گسترده از مشتریان آلمانی جمع آوری شده بودند. نتایج به دست آمده موید آن است که پنج تا از این شش عامل با عناوین شباهت برند، تمایز برند، فواید اجتماعی برند، زیبایی و ملایمت برند و تجارب خاطره انگیز از براند، تاثیر بسیار زیادی دارند. به علاوه، ما در خواهیم یافت که هنگامی که مشتریان ارتباطی بسیار عمیق با خود محصولات داشته باشند، هر پنج عامل مذکور دارای روابطی قوی و غیر عادی با CBI خواهند بود. و بالاخره اینکه، CBI با نتایج مورد نظر شرکت، وفاداری به برند و پشتیبانی از آن در ارتباط است. همچنین، اهمیت این یافته ها از لحاظ مدیریتی و نظری مورد بحث قرار می گیرد. انتخاب کالاها به صورت ساده تری انجام می گیرند - یا به صورت عادی و یا بر اساس امیال موقتی و لحظه ای - چون ما در می یابیم که یک کالا با اهداف، احساسات و تعاریف صورت گرفته از آن همخوانی بیشتری دارد. ( سیدنی، لوی،۱۹۵۹). چرا Toyota Prius از موفقیت بسیار زیادی برخوردار است، در حالی که دیگر مدل های ترکیبی تلاش زیادی می کنند تا برای خود مشتری پیدا کنند؟ یکی از پاسخ هایی که به این پرسش می توان داد این است که کسانی که Prius را می خرند و با آن رانندگی می کنند می خواهند همه بدانند که آنها در حال استفاده از مدلی ترکیبی هستند.... در حقیقت، بیش از نیمی از خریداران Prius که در فصل بهار امسال مورد سوال قرار گرفتند، پاسخ دادند که دلیل اصلی آنها برای خرید اینچنین خودرو آن است که می خواهند مورد توجه قرار گیرند.

ترجمه مقدمه

یکی از ابعاد اصلی شخصیت هر فرد، تلاش برای دستیابی به یک نوع رویکرد و نگاه به خود است( پاسخ به این سوال که من چه کسی هستم). ( بلک، ۱۹۹۸؛ برگر و هیث،۲۰۰۷؛ بروور، ۱۹۹۱؛ فروید، ۱۹۲۲؛ کلین، کلین و کرنان،۱۹۹۳؛ تاجفل و ترنر،۱۹۸۵.) ما در واقع همان چیزی هستیم که در اختیار داریم. آنچه که می خریم، مالک آن هستیم و مصرف می کنیم، ما را برای خودمان و دیگران تعریف می کند. در این رابطه، برندها این قابلیت را دارند تا هویت مشتریان را به واقعیت تبدیل نماید، به آنها آگاهی دهد و با آنها رابطه برقرار کند( باتاچاریا و سن،۲۰۰۳؛ اسکالاس،۲۰۰۴؛ اسکالاس و بتمن،۲۰۰۳ و...) در رابطه، بخش رو به رشدی از تحقیقات در مورد این مسأله هستند که چرا مشتریان هویت خود را با برندها می شناسند و تاثیرات CBI بر رفتار مشتری و نیز مدیریت صحیح برند چیست( شرنو، هامیلتون و گال،۲۰۱۱؛ اسکالاس و بتمن، ۲۰۰۳،۲۰۰۹؛ لام و همکاران،۲۰۱۰). با این حال، در رابطه با عوامل پیش برنده ی CBI، اطلاعات چندانی به دست نیامده است – اینکه چه عواملی و چه هنگام و چرا بر آن تاثیر می گذارند. در حالی که برای علم و متخصصان عرصه ی بازاریابی رسیدن به درکی جامع در رابطه با اینکه چه عواملی باعث به وجود آمدنCBIمی شوند از اهمیت زیادی برخوردار است، اما این مسأله درک ما را با مانع روبه رو کرده است. به عنوان مثال، باتاچاریا و سن در اثری که در رابطه با شناسایی شرکت- مشتری بود از نظریه ی هویت اجتماعی برای تعریف مشتری از خود استفاده نمودند و به تقویت هرچه بیشتر انگیزه هایی پرداختند که عوامل اصلی شناسایی به شمار می رفتند( همچنین می توانید به باتاچانیا و آهرن وگرون،۲۰۰۵؛ باتاچانیا، راأو و گلین،۱۹۹۵ رجوع کنید). از طرف دیگر، إسکالاس و بتمن(۲۰۰۳،۲۰۰۹) این گونه ارتباطات مبتنی بر هویت را در یک بستر اجتماعی مورد جستجو قرار داده و پیشنهاد کردند که مشتریان با برندهایی ارتباط برقرار می کنند که ماهیتشان همسو با گروه های مرجع و افراد مشهوری است که آنها را مورد تایید قرار می دهند. در آثار فورنیر(۲۰۰۹)، مک الکساندر، شوتن و کویینگ(۲۰۰۲)، مونیز و اگین(۲۰۰۱) و اگین و مونیز(۲۰۰۹) نسبت به مصرف همگانی برندها و نقش این کار در تعریف وتمجید مشتریان از آن برند و ایجاد هویت مشتریان بر اساس آن برند تاکید شد. عوامل اجتماعی فرهنگی، همچون تعریف و تمجید مشتریان از یک برند و نقل این تعاریف برای یکدیگر توسط « برون، کونیزتس و شری(۲۰۰۳)، دیاموند و همکاران(۲۰۰۵)، هالت(۲۰۰۵) و تامپسون مورد توجه قرار گرفته است. از طرف دیگر، « تامپسون، مکلنیس و ون پارک و مکلنیس ایسینگریچ و لاکوبچی(۲۰۱۰)» نسبت به نقش واکنش های عاطفی در برندی که از طریق ارتباطات مشتریان در حال شناخته شدن است تاکید نمودند.همچنین، باید اشاره کرد که در حالی که فرض بر این است که CBI ممکن است در بسترهای گسترده ای رخ دهد، تحقیقات تجربی در این زمینه تنها محدود به یک بستر است و بدین وسیله به ما این امکان را نمی دهد تا درکی عمیق تر از الزامات CBI کسب کنیم، البته اگر چنین الزاماتی وجود داشته باشد. با توجه به این پیشینه در مورد اختلاف عقاید مربوط به عوامل پیش برنده ی CBI، این مقاله از سه جنبه ی اصلی به ما کمک می کند. اول اینکه این متن به ترکیب دامنه ی گسترده ای از نظرات می پردازد که مربوط به هویت سازی، شناسایی و برقراری رابطه با برند است. بدین وسیله می توان یک چهارچوب مفهومی جامع برای عوامل تعیین کننده ی CBI ارایه نمود. نتیجه ی ترکیب این مفاهیم، یک مجموعه ی شش بخشی از پیشینه ی CBI می شود که شامل سه متغیر ادراکی ( شباهت فرد با برند، تمایز برند و شهرت برند) و نیز سه عامل عاطفی مرتبط با برند( فواید اجتماعی برند، به دل نشستن برند و داشتن خاطرات به یاد ماندنی با برند) می شود. دوم اینکه، به منظور افزایش هرچه بیشتر اعتبار چهارچوب فکریمان و حرکت به سوی مرزهایی که فرای عوامل تعیین کننده ی CBI هستند، ما یک متغیر مهم - یعنی محصول- را به عنوان عاملی تعدیل کننده برای رابطه ی بین CBI و عوامل پیش برنده ی آن اضافه می کنیم. به علاوه، ما بین CBI و دو نتیجه ی اصلی رابطه برقرار می کنیم: وفاداری به برند و پشتیبانی از آن. و بالاخره، در حین ایجاد این شبکه ی قانونی برای CBI، ما یک معیار سنجش معتبر برای این ساختار متمرکز ایجاد می کنیم که در پی ارزیابی وضعیت CBI بدون توجه به پیشینه و نتایج آن است( همچون پاداش های اجتماعی، حالت های عاطفی منفی در اثر استفاده ی غیر دایم از برند). سپس ما چهارچوب فکری مورد نظرمان را ایجاد می کنیم که منجر به یک سری پیش بینی در رابطه با پیشینه و نتایج CBI خواهد گردید. پس از آن، فرضیه هایمان را بر اساس داده های به دست آمده از یک نمونه ی آزمایشی گسترده از مشتری های آلمانی آزمایش خواهیم نمود. و سرانجام، این مقاله با بحث در مورد اهمیت یافته هایمان از لحاظ نظری و مدیریتی خاتمه خواهد یافت.

  • بهزاد حسین عباسی

آشنایی با موضوع

بازاریابی به عنوان فرایندی مدیریتی -اجتماعی تعریف می‌شود که بوسیله ی آن افراد و گروه‌ها از طریق تولید و مبادله ی کالا با یکدیگر، به امر تأمین نیازها و خواسته‌های خود اقدام می‌کنند. فعالیت‏های بازاریابی محدود به انجام وظایفی که صرفا مابین تولید و مصرف قرار گرفته‏اند نمی شود. فعالیت‏های بازاریابی شامل بسته‏بندی کالاها، نامگذاری و علائم تجاری فراورده‏های کانال‏های توزیع (نظیر فروش مستقیم به مصرف‏کننده نهایی، عمده فروش، واسطه، خرده‏فروش) ترابری، انبارداری، روش‏های فروش، آگهی‏های بازرگانی، قیمت‏گذاری و اعتبارات مصرفی می گردد. فروش فقط جزء کوچکی از مجموعه عظیم بازاریابی است ، اگر بازاریاب در تشخیص نیازهای مشتری ، تولید کالای مطلوب ، قیمت گذاری ، توزیع و تبلیغات پیشبردی توفیق حاصل نماید ، آن هنگام کالا به سهولت به فروش می رسد. پیتر دراکر پدر علم مدیریت این چنین بیان نموده است: هدف بازاریابی زائد کردن فروش است . هدف ، شناختن و درک مشتری به نحوی است که کالا یا خدمت ارائه شده دقیقاً مناسب باشد و خود ، خود را به فروش برساند.مدیریت بازاریابی تلاش برای یافتن مشتریان کافی برای محصولات فعلی شرکت نیست، این تعریف، دیدگاه عوام نسبت به مدیریت بازاریابی است. هر شرکتی برای محصولات خود یک سطح تقاضای مطلوب دارد. گاهی پیش می آید شرکت با فقدان تقاضا، تقاضای غیر معمول و یا حتی تقاضای بیش از حد روبرو می شود. این وظیفه مدیریت بازاریابی است که راه حل های لازم برای روبرو شدن با این وضعیتها پیدا کند. وظیفه مدیریت بازاریابی نه فقط جستجو برای تقاضا و افزایش آن، بلکه حتی کاهش آن نیز از وظایف او میباشد. به زبان ساده تر مدیریت بازاریابی، مدیریت تقاضاست. مدیریت بازاریابی عبارتست از تجزیه و تحلیل فرصتها ، برنامه ریزی ، اجرا و کنترل برنامه ها با هدف ایجاد و حفظ مبادلات مطلوب در بازارهای هدف به منظور نیل به اهداف سازمان.

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری بازاریابی فروش برندینگ اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمان 

behzadabbasi.ir

  • بهزاد حسین عباسی

بازاریابی اجتماعی 

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری بازاریابی فروش برندینگ اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمان 

behzadabbasi.ir

بازاریابی اجتماعی، مجموعه فعالیت هایی است که موجب تغییر رفتارهای ناهنجار اجتماعی به منظور دستیابی به جامعه ای مطلوب می شود.اعتیاد، فساد، قمار و سایر رفتارهای ناهنجار، کم و بیش در همه جوامع مشاهده می شود که ناپسند و نامعقول است. بازاریابی اجتماعی به معنای استفاده از روش های بازاریابی به منظور تبلیغ رفتارهای مثبت مورد پذیرش جامعه است. بازاریاب های اجتماعی بر تغییرات مثبت تاکید دارند و این کار را با استفاده از ایجاد انگیزه، ارائه تسهیلات، و تبلیغ انجام می دهند.

  • بهزاد حسین عباسی


بازاریابی محاوره ای چیست؟

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری بازاریابی فروش برندینگ اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمان 

behzadabbasi.ir

 بازاریابی محاوره ای، تلاش برای ایجاد شغل به صورت شفاهی است که به گونه ای فزاینده صورت می گیرد. در بازاریابی محاوره ای، بازاریابها توانایی خود را به گونه ای افزایش می دهند که میزان نفوذ، دریافت نظرات رهبران و طریقه ایجاد ارتباط با دیگران را دریابند و بتوانند همه جا در مورد محصول و یا خدمات ویژه ای حرف بزنند و تبلیغ کنند و آن را متمایز بنامند.

  • بهزاد حسین عباسی

دوره پکیج مدیر سرآمد مرکز آموزش بازرگانی بوشهر مهندسین مشاور تعالی گستر جنوب 

مهندس مصطفی شهبازی

مهندس بهزاد حسین عباسی 

دکتر حمید اسماعیلی 

دکتر علیرضا یوسفی 

دکتر دامون نوذری 

مهندس نیما کیمایی

دکتر محمود آسیاچی


  • بهزاد حسین عباسی

ترویج کسب‌وکار از طریق رویداد

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری بازاریابی فروش برندینگ اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمان 

behzadabbasi.ir

از طریق برگزاری رویدادی که به‌خوبی به‌صورت بومی تبلیغ و ترویج‌شده است، انرژی مضاعفی به کسب‌وکار خود بدهید. به عبارتی استفاده از رویداد برای ترویج کسب‌وکار بهترین کاری است که می‌توانید برای کسب‌وکار خودتان بکنید و از این طریق آن را زنده کنید. توجه داشته باشید که مدت‌زمان زیادی است که مردم از نزدیکی محل کسب‌وکار یا غرفه شما در حال عبور هستند و شاید برایشان سؤال شده باشد که درواقع در پی انجام دادن چه‌کاری هستید؟ آن‌ها دقیقاً به این منظور نیاز به یک محرک کوچک دارند تا به‌واسطه آن وارد محل کسب‌وکار شما شده و ارتباط بهتری با شما برقرار کنند. شما چطور می‌توانید محل کسب خودتان را مملو از افراد و مشتریان بالقوه کنید، از تبلیغات دهان‌به‌دهان برخوردار شوید و تصویری مثبت از خودتان ارائه دهید.

 

میزبانی از یک رویداد در محل کسب‌وکار شما بهترین راه برای بهره‌مندی از این موارد هست. همچنین توجه داشته باشید که عموم مردم به‌طور طبیعی جذب رویدادهای خاص مانند یک مهمانی، کنسرت یا جشن می‌شوند، از این رویداد نباید انتظار یک تجربه فروش بسیار خوب و رؤیایی داشته باشید، بلکه باید بیش از هر چیزی به تبلیغات دهان‌به‌دهان و خاطرات خوبی که موجب یادآوری شما و کسب‌وکار شما در اذهان دیگران شده و آن‌ها را محل کسب‌وکار شما بازمی‌گرداند توجه داشته باشید.

 

کسب‌وکار

 

با کمک جو بومی موجود رشد و پیشرفت را تجربه کنید

درزمانی که جشن یا رویداد خاصی در شهر شما در جریان است، می‌توانید بخشی از این انرژی مثبت به سمت کسب‌وکار خودتان هدایت کنید.

 

به‌عنوان‌مثال، زمانی که یک مسابقه بزرگ قایق‌رانی مانند Sydney-Hobart در شهر شما در حال انجام شدن است، کسب‌وکار شما می‌تواند یک مهمانی یا جشن را مرتبط با این مسابقات برگزار کنید. برای این کار از روابط عمومی شروع می‌کنید: در اختیار گرفتن خدمات یک شرکت تهیه و چاپ تبلیغات محیطی به شما در تهیه و اجرا یک کمپین تبلیغاتی بومی بسیار کمک می‌کند – چراکه آن‌ها به‌خوبی شمارا می‌شناسند و با ویژگی‌های خاص آن آشنایی دارند. برای این کار شما می‌توانید از علائم مختلفی با یک مضمون خاص استفاده کنید و تبلیغات چاپی خود را با این مضمون توزیع کنید و از طریق حتی همسایگان خودتان را جذب کرده و انرژی کلی شهر و محل اطراف کسب‌وکار خودتان بهره ببرید.

 

با مردم ارتباط کرده و آن‌ها را به سمت خود جذب کنید

پخش کردن خبر در مورد جشن و رویداد شما درعین‌حال می‌تواند بسیار سرگرم‌کننده و لذت‌بخش باشد. می‌توانید پیام‌هایی را از طریق ایستگاه‌های رادیویی منتشر کنید که مخاطبین آن‌ها مردم بومی و محلی باشند. روزنامه‌های محلی هم یکی از راه‌های مقرون‌به‌صرفه برای دسترسی پیدا کردن به مشتریان محلی است. دو روش حیاتی و شخصی برای ارتباط برقرار کردن با مشتریان محلی را می‌شناسید؟ استفاده از تراکت و بنرهای ایستاده که پیام‌های شما به‌صورت رنگی به سطح خیابان‌ها می‌آورند.

 

با انتشار اطلاعات در مورد رویداد شما با استفاده از تمامی اطلاعات کلیدی از قبیل تاریخ، زمان، موقعیت فیزیکی و زمینه‌های تخصصی فعالیت شما، کسب‌وکار شما مکانی را در ذهن مخاطبین برای خودش ایجاد کرده و در آن ماندگار می‌شود. سپس شما تنها باید مراجعه مجدد آن‌ها به خودتان را ساده کنید تا آن‌ها در جشن و برنامه شما حضور پیدا کنند. استفاده از اعلان‌ها و برنوشته‌های رنگی و جذاب موجب می‌شود آن دسته از افرادی که تراکت شما به دستشان رسیده، سریع‌تر شمارا پیدا کنند و همچنین دیگر افرادی که از نزدیکی شما عبور می‌کنند، دلیل حضور و جمع شدن دیگران در محل کسب‌وکار شمارا بدانند.

 

ترویج کنید، تبلیغ کنید و باافتخار و با صدای بلند اعلام کنید!

کمپین موفق شما نتیجه برنامه‌ریزی و علاقه در کنار دسترسی پیدا کردن و اعلام عمومی رویدادها و برنامه‌های شماست! اگر صدای خودتان را به گوش مخاطبین نرسانید، مردم از حضور شما مطلع نمی‌شوند. خجالت نکشید، در طراحی اعلان‌ها و برنوشته‌های خودتان انرژی مضاعف صرف کنید، اخبار خود به سطح خیابان‌ها برسانید و ….! به‌طور شخصی به مردم بگوئید، از کارکنان خود بخواهید که به دوستان، همسایگان و افراد خانواده خودشان بگویند.

حتماً توجه داشته باشید که رویداد ترتیب داده شد، از ویژگی‌ها و استانداردهایی در حد انتظار و توقع مخاطبین برخوردار باشد تا از حضور این افراد در برنامه‌های خودتان مطلع شوید. به یا داشته باشید که افراد خوشحال مطمئناً رویداد شمارا به یاد آورده و زمانی که در مورد شما فکر می‌کنند احساس خوبی خواهند داشت و همین احساس خوب موجب صحبت کردن در مورد شما می‌شود.

 

  • بهزاد حسین عباسی

افزودن درصدی بر روی هزینه‌ها بهترین روش قیمت‌گذاری است؟

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری بازاریابی فروش برندینگ اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمان 

behzadabbasi.ir

از بین 4 فاکتوری موردبحث درآمیخته بازاریابی محصول و قیمت همیشه از اهمیت بیشتری برخوردار است و این به این دلیل است که مشتریان امروزی عموماً تمایل به چک کردن تمام قیمت محصولات در فضای آنلاین دارند. این مبحث در قیمت‌گذاری به همراه هزینه گذاری (اضافه کردن درصدی بر روی هزینه‌ها) و مزایای آن تمرکز دارد.

 

قیمت‌گذاری برندهای مختلف در کنار مزایا و ویژگی‌هایی که معرفی می‌شود در دنیای دیجیتال امروزی بسیار شفاف و روشن است. بنابراین بهترین شیوه‌ای که برندها می‌توانند از آن استفاده کنند، کدام روش است. به نظر می‌رسد در شرایط امروزی بازار اضافه کردن درصدی بر روی هزینه‌ها بهترین شیوه‌ای است که سود قابل قبولی داشته و درعین‌حال میزان قابل‌توجهی از مشتریان را برای شما ایجاد می‌کند.

 

شیوه اضافه کردن درصدی بر روی هزینه‌ها برای تعیین قیمت هزینه تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت را در نظر گرفته و سپس درصدی معین بر روی آن اضافه می‌شود که به آن هزینه تمام‌شده و درصدی سود گفته می‌شود. برای بهترین بودن آن‌هم دلایل مختلفی مطرح است که برخی از آن‌ها به‌قرار زیر است:

 

shutterstock_135157124

 

1- قیمت‌گذاری یکی از بهترین ویژگی‌ها و توانایی‌های شما در نظر گرفته می‌شود.

اگر قیمت‌گذاری یکی از مزیت‌های شما باشد و بهترین قیمت ممکن در بازار را معرفی کنید، در آن حالت تقلید کردن از شما بسیار سخت و مشکل می‌شود. بنابراین این موضوع به یکی از بهترین مزیت‌های رقابتی شما تبدیل‌شده که هر شرکتی قابلیت آن را در اختیار ندارد که آن‌هم قیمت شماست. نمونه‌هایی از این مورد فروشگاه وال مارت و برخی از دیگر خرده‌فروشی‌های می‌باشند که بر اساس قیمت ارائه‌شده با بازار وارد جنگ و رقابت می‌شوند.

 

2- رقابت در فضای کنونی بسیار زیاد و هوشمندانه است.

رقابت در دنیای امروز بسیار دقیق و هوشمندانه است و به‌راحتی هر ویژگی که از طرف ارائه می‌شود را تقلید می‌کند. زمانی که رقبا همان ویژگی‌ها و خصوصیات محصول شمارا به مشتری عرضه می‌کنند، قیمت و هزینه رقابت به‌مراتب بالا می‌رود. اما زمانی که رقابت بر سر قیمت و جنگ قیمتی می‌رسد، شما عموماً یکدست بالاتر از بقیه رقبا بوده و قدرت بالاتری در چانه زدن دارید.

 

3- بررسی قیمت در فضای آنلاین بسیار راحت و ساده است.

امروزه بسیاری از مشتریان قیمت معرفی‌شده از طرف شمارا در سایت‌ها و منابع مختلف چک کرده و آن را مقایسه می‌کنند. ازآنجایی‌که با استفاده از این روش مزیت غیرقابل‌رقابتی با دیگر رقبا دارید، مطمئناً مشتریان شمارا نسبت به دیگر رقبا بازار ترجیح داده و انتخاب می‌کنند، خصوصاً زمانی که به‌صورت آنلاین تصمیم می‌گیرند. این نکته تا حدودی باور مشتری نسبت به قیمت ارائه‌شده از طرف شمارا هم تحت تأثیر قرار داده و موجب جذب مشتریان نسبت به شما می‌شود.

 

4- خرید بر اساس بودجه انجام می‌شود.

برخی از مردم خرید کردن بر اساس بودجه موجود و در اختیار خودشان را ترجیح می‌دهند. موقعیت‌هایی از قبیل وضعیت بد و نابسامان اقتصادی یا به‌طورکلی احساسات و شرایط منفی در بازار را در نظر بگیرید. در چنین مواقعی، مردم ترجیح می‌دهند تنها بر اساس بودجه‌ای که در اختیاردارند، اقدام به خرید بکنند. به‌طور مشابه، آن دسته از افرادی که جزء تجار و صاحبان مشاغل یا مدیران ارشد سازمانی قرار می‌گیرند، عموماً خرید کردن بر اساس بودجه در دسترس خودشان را ترجیح می‌دهند. بنابراین بر اساس توضیحات ارائه‌شده در بخش‌های گذشته، تمامی این افراد قادر به خرید محصولات و خدمات شما هستند و بنابراین جزء مشتریان شما قرارگرفته و به‌عنوان یک مزیت رقابتی برای شما در بازار در برابر رقبا عمل می‌کنند.

 

چالش‌های مرتبط با این روش قیمت‌گذاری

یکی از چالش‌های این روش قیمت‌گذاری پایین نگاه‌داشتن قیمت در این روش قیمت‌گذاری است. بدون پایین نگاه‌داشتن قیمت، این روش قیمت‌گذاری با شکست مواجه می‌شود و دلیل آن‌هم این است که اگر پیش‌ازاین قیمت تمام‌شده شما بالا بوده باشد و بازهم بر روی آن درصدی اضافه کنید، آنگاه قیمت شما برای بازار بسیار زیاد می‌شود و ممکن سهم از بازار خود را از دست بدهید.

 

ازاین‌رو اضافه کردن درصدی بر روی هزینه‌ها درزمانی بهترین روش قیمت‌گذاری که قیمت تمام‌شده پایین‌تر از حد معمول بازار و رقبا باشد. آنگاه شما محصول با پایین‌ترین قیمت را در اختیاردارید، درصد قابل قبولی به آن افزوده و یک قیمت بهینه برای معرفی به بازار در اختیاردارید.

  • بهزاد حسین عباسی

راهکارهایی برای ارسال ایمیل به افراد واقعاً گرفتار – بخش اول

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری بازاریابی فروش برندینگ اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمان 

behzadabbasi.ir

چگونه ایمیل خود را در صندوق پستی این افراد برجسته کنیم که بیشتر به چشم بیاید. زمانی که در حوزه بازاریابی کار و فعالیت می‌کنید، ایجاد رابطه همکاری معنادار با افراد تأثیرگذار اغلب مورد انتظار هست.

 

در طی سال‌های گذشته و در طی فعالیت‌های جدی خودم درزمینهٔ توسعه کار و فعالیت سعی کردم مهارت خودم درزمینهٔ ارسال ایمیل غیرمنتظره را به‌مراتب بهبود ببخشم که در ادامه 10 مورد از بهترین راهکارهایی که برای ارسال ایمیل برای افراد واقعاً مشغول و گرفتار – و دریافت پاسخ – یاد گرفته‌ام، با شما در میان می‌گذارم:

 

1- جستجوی آن‌ها

در رابطه با فردی که قصد ارسال ایمیل به وی رادارید، از حدس و گمان استفاده نکنید. در عوض زمانی را به این موضوع اختصاص داده و در این رابطه تحقیق و جستجو کنید که آن‌ها که هستند؟ به چه مواردی اهمیت می‌دهند، سازمان‌ها یا موضوعاتی که هر دو به آن‌ها علاقه‌مندید را پیدا کنید و ببینید که آن‌ها غیر از مسائل کاری به چه مواردی علاقه دارند. چنین تحقیقی فرصت‌های بیشتری را در رابطه با ایجاد ارتباط با آن‌ها برای شما فراهم می‌آورد – ارتباطی که موجب برجسته شدن ایمیل شما در نظر آن‌ها می‌شود.

 

توجه کنید و ببینید که آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی مختلف چه مواردی را به اشتراک می‌گذارند و در شبکه‌های اجتماعی شخصی و حرفه‌ای از چه لحنی برای نگارش استفاده می‌کنند، سپس از این اطلاعات برای تهیه ایمیلی بهتر و چشمگیرتر استفاده کنید.

 

18wx12iuck859jpg

 

2- انتخاب موضوع مناسب

زیاد در رابطه با این مورد خاص فکر نکنید. توجه داشته باشید که زمانی که نوبت به تعیین موضوع مناسب برای ایمیل می‌شود، سادگی همیشه موجب برنده شدن شما می‌شود. سعی کنید همواره از انتخاب موضوع‌هایی که ظاهری مانند هرزنامه دارند خودداری کنید، مانند “5 دلیلی که حتماً علاقه به خواندن به این متن دارید!” و یا “بهترین تصمیمی که امروز اتخاذ می‌کنید!” برای کسب اطمینان از خوانده نشدن ایمیل شما، هیچ راهی ساده‌تر از این نیست که حس گول خوردن خواننده به باز کردن ایمیل خودتان را به وی انتقال دهید.

از موضوعی برای ایمیل خودتان استفاده کنید که حس کنجکاوی را برانگیزد، یک ارتباط فوری ایجاد کند یا ارزشی فوری برای دریافت‌کننده ایجاد کند. در زیر برخی از کاربردی‌ترین موضوع‌های ایمیل که برای خودم مفید بوده است را آورده‌ام:

– مقاله شما در رابطه با . . .

– علاقه دوجانبه به سگ‌های کوچولو و یک سؤال کوچک

– . . .

میزان درک شما از موضوعات انگیزاننده دریافت‌کننده ایمیل شما دارد. این همان نکته‌ای است که نتیجه تحقیق شما در بخش اول ایمیل به کمک شما می‌آید. اگر یک نکته یا موضوع شخصی را انتخاب می‌کنید، حتماً باید این موضوع یا نکته شخصی چیزی باشد که بتوانید از آن در موضوع ایمیل خود به‌خوبی استفاده کنید.

 

3- مرتبط بودن فرد با موضوع مورد مکاتبه

اگر دریافت‌کننده ایمیل شما کاملاً در ارتباط با موضوع مورداشاره در ایمیل شما نیست، قدری تأمل‌کنید و ببینید که آیا باید در این رابطه برای وی ایمیلی ارسال کنید یا نه؟ به‌منظور علاقه‌مند ساختن آن‌ها به ایمیل خودتان، وظیفه شماست که به‌روشنی اعلام کنید چرا در اولین ارتباط با به آن‌ها ایمیل زده‌اید.

مثلاً اگر به یکی از تأثیرگذاران اصلی در صنعت خودتان ایمیلی ارسال می‌کنید و درخواست توصیه یا جمله‌ای در رابطه با مقاله خودتان دارید، لزوماً باید در ایمیل خود روشن کنید که چرا وی ممکن است به موضوع مقاله یا مثلاً همایش شما علاقه داشته باشد و دیگران را به شرکت در آن دعوت کند. با این کار چه ارزش ویژه‌ای به محتوا شما داده و چگونه برای مخاطبین شما مفید واقع می‌شوند. مثلاً “من واقعاً از مقاله اخیر شما در رابطه با . . .  نکات جالبی آموخته‌ام و در حال حاضر در حال کار کردن بر روی موضوع مشابهی با آن هستم که اظهارنظر مشخص شما در رابطه با آن واقعاً به غنای آن می‌افزاید. آیا علاقه‌مند به حضور یا ارائه نکته یا مطلبی در این رابطه هستید؟”

 

4- تشخیص و ایجاد ارتباط

زمانی که در پی برقراری ارتباط با یک فرد جدید هستید، هدف طبیعی و اولیه شما وادار کردن آن‌ها به توجه به شما و کمک فعالانه به شما است. بهترین راه برای این کار مجاب کردن آن‌ها به این کار است که در درجه اول شما به آن‌ها اهمیت می‌دهید و داشتن برقراری این ارتباط با آن‌ها برای شما اهمیت دارد.

در ضمن تحقیق برای یافتن موارد اشتراک، از مواردی که ممکن است فرصت مناسب برای باز کردن صحبت برای شما و توسعه ارتباط را ایجاد کند، یادداشت بردارید. این موارد مثلاً حتی می‌توانند شامل عضویت در یک باشگاه مشتریان خاص، یک مجموعه علمی یا غیرعلمی حرفه‌ای، شرکت در یک کنفرانس بازاریابی مشترک یا حتی یک دوست مشترک باشد. توجه داشته باشید که مواردی را تجربه کرده‌ام که در آن‌ها حتی یک موضوع موردعلاقه مشترک هم برای ایجاد یک ارتباط بلندمدت کاری برای من مفید واقع‌شده است.

  • بهزاد حسین عباسی

زمانی که یک مشتری به شما نه می‌گوید . . .

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری بازاریابی فروش برندینگ اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمان 

behzadabbasi.ir

هرچند که با توجه به شرایط کنونی بازاریابی و فروش و امکانات موجود برای تسهیل فرایند فروش، تصور شرایط آسان‌تر برای این فرایند ممکن نیست، اما عدم پذیرش پیشنهاد فروش از طرف مشتری یک واقعیت غیرقابل‌انکار در چرخه عمر هر بنگاه تجاری است. شما ممکن است تمام فرایندهای لازم و زیرساختی لازم انجام داده باشید، از جان و دل برای پیشنهاد فروش خود انرژی گذاشته باشید، اما بازهم باکمال تعجب با تشکر و عدم پذیرش پیشنهاد خود از طرف مشتری روبرو شوید.

 

اما درحالی‌که هرگز نمی‌توانید تمامی موارد رد پیشنهاد را از فرایند فروش حذف کنید – – چراکه در بسیاری از موارد این موضوع خارج از کنترل شماست – – شما می‌توانید قدم‌هایی را برای به حداقل رساندن تعداد این عدم پذیرش‌ها بردارید.

 

انواع “نه” که از طرف مشتری بیان می‌شود

اغلب نه گفتن به معنای واقعی معنای نه و عدم پذیرش ندارد. بر اساس تحقیقات مختلفی که در این زمینه انجام‌شده است، 80% مشتریان بالقوه همواره پیش از پذیرفتن یک پیشنهاد، 4 مرتبه این پیشنهاد را رد می‌کنند. بنابراین کاملاً روشن است که موارد بسیار زیادی از این “نه” گفتن‌ها، درواقع “نه” نیست، بلکه به این معنا است که “نه، من را قانع کنید” یا “نه، من به زمان بیشتری برای این تصمیم نیاز دارم.”

 

مشتری

 

تشخیص تفاوت موجود بین این دو مورد به‌آسانی تغییر دادن موضوع صحبت است. اگر به‌شدت تصور می‌کنید یک مشتری بالقوه فرضی به‌شدت به پیشنهاد شما علاقه‌مند است و همچنان از او “نه” می‌شنوید، موضوع صحبت را مجدداً به موضوع اصلی پیشنهاد برگردانده و سؤالاتی از این قبیل را از مشتری بالقوه خود بپرسید: “چه چیزی مانع از پذیرش این پیشنهاد از طرف شما می‌شود!” یا موارد مشابهی ازاین‌دست که خودتان که باید بر اساس شرایط آن‌ها را پیدا کنید.

 

به‌طورکلی اگر یک مشتری نسبت به پیشنهاد شما پاسخ قطعی نداده و دو دل است، این رفتار به این معنا است که وی همچنان نسبت به خدمات شما تا حدودی علاقه‌مند است که باید برای این موضوع درجه‌بندی در نظر گرفته شود.

 

البته گاهی اوقات یک “نه” به معنای واقعی کلمه به معنای “نه” قطعی است و همینطور در برخی از مواقع “نه” گفتن مشتری به معنای تمایل وی برای شنیدن توضیحات بیشتر و متقاعد شدن در رابطه با ویژگی های محصول است، که در مطلبی جداگانه در یکشنبه آینده به این دو موضوع می پردازیم و تکنیک هایی در رابطه با هر یک از آنها را مرور می کنیم.

  • بهزاد حسین عباسی

جایگاه خرید در آینده خرده‌فروشی‌

9197685104
 بهزاد حسین عباسی

سخنران مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری بازاریابی فروش برندینگ اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمان 

behzadabbasi.ir

امروزه اغلب خرده‌فروشی‌ها – چه فروشگاه‌های سنتی فیزیکی یا الکترونیک و دیجیتال – همواره یک مدل سه مرحله‌ای مصرف را در نظر دارند. مشتری در ابتدا یک نیاز را احساس می‌کند و سپس اقدام به مصرف کردن یا استفاده از کالای خریداری‌شده می‌کند. (من کفش نیاز دارم، کفش می‌خرم و آن‌ها را به پا می‌کنم.)

 

واژگان مورداستفاده قرارگرفته در خرده‌فروشی بیانگر این مدل هست و این‌گونه فرض می‌کند که فرایند خرید کردن جزء اصلی این مدل هست. بازاریابان در مورد سفر و جابجایی موردنیاز برای خرید، اهداف خرید، سبدهای خرید، فهرست خرید و مقاصد خرید صحبت می‌کنند. موضوع اصلی دراین‌بین بر این اساس قرار دارد که بخش عمده‌ای از تصمیم لازم برای انجام این فرایند همچنان توسط خریدار و در محیط فروشگاه اتخاذ می‌شود و این موضوع هیچ ربطی به فیزیکی یا غیر فیزیکی بودن فروشگاه ندارد. بنابراین برندها در یک مبارزه شامل روش‌های اقناع و خرید مشتری (شامل قیمت‌ها، ترویج‌ها و …) در نقطه فروش و دقیقاً در لحظه‌ای که وی آمادگی لازم برای پرداخت دارد، می‌شود.

 

اما امروزه برنده شدن در حوزه خرده‌فروشی، کمتر و کمتر در ارتباط با کنترل تجربه خریدار از خرید است، چراکه دیگر در شرایط کنونی یک مرحله مشخص برای تعریف خرید قابل‌تشخیص نمی‌باشد. همچنان که فنّاوری‌های جدید در حال تغییر دادن روش تهیه محصول موردنظر و ارضاء کننده نیازهای آن‌ها می‌باشد، این مدل مفروض برای خرید کردن مشتریان در خریدهای خرد هم در حال تغییر کردن می‌باشد و این موضوع است که درک نیاز – بجای درک خرید را – به مرحله‌ای تبدیل می‌کند که بازاریابان نیاز به کنترل کردن آن دارند.

 

این تغییر پارادایم در سه مرحله مشخص و قابل‌مشاهده است:

 

Derelict_shops_on_Church_Road,_Tranmere

خرید فوری:

برای شروع باید توجه داشت که در این حالت، مصرف‌کنندگان به‌طور فزاینده در لحظه‌ای که تقاضایی دارند (نیازی را احساس می‌کنند)، اقدام به خرید و پرداخت وجه می‌نمایند. امروزه زمانی که مثلاً در خانه در حال صرف غذا هستید و در همان  لحظه متوجه می‌شوید که مثلاً سس قرمز در یخچال ندارید و تمام‌شده است، با یک تماس کوتاه قادر به تحویل گرفتن آن سس درب منزل خود هستید. یا زمانی که در حال وبگردی هستید و مثلاً احساس می‌کنید که نیاز به تهیه یک هدفون دارید، خیلی راحت می‌توانید از فروشگاه‌های آنلاین مختلف اقدام به سفارش دادن و تحویل گرفتن آن درب منزل خودتان بکنید. این تغییرات به‌طور حتم زندگی مصرف‌کنندگان را به سمت بهتر شدن تحت تأثیر قرار می‌دهد و فروشگاه‌های فیزیکی قبلی که پیش‌ازاین مرسوم بوده است را ناکارآمد می‌کند.

 

خرید خودکار:

ما به‌طور فزاینده در حال مشاهده انواع مختلف محصولاتی هستیم که به‌طور خودکار خریداری می‌شوند، به‌عنوان‌مثال زمانی که بر روی وب‌سایت‌های خرید الکترونیک اقدام به خرید یک محصول یا کالا می‌کنید، خدمات بیمه تا زمان رسیدن محصول به دست شما یا حتی خدمات حمل‌ونقل کالا از انبار تولیدکننده به انبار خودتان را هم سفارش داده می‌خرید. شما خودتان ممکن است در بسیاری از این موارد از این خریدها اطلاع نداشته و یا به‌طور کامل نیازی به آن‌ها نداشته و رضایت کامل از خریدن آن‌ها نداشته باشید.

 

خرید بر مبنای داشتن اشتراک:

محبوبیت رو به رشد زیرساخت‌های اشتراک محور نیز در حال تضعیف تقدم وبرتری فروشگاه به‌عنوان نقطه تماس اصلی با مشتری می‌باشند. در زیرساخت‌های مختلفی که برای حوزه‌های مختلف از محصولات از قبیل اخبار، موسیقی، مواد غذایی و … ایجادشده است، مصرف‌کننده خیلی راحت می‌تواند در لحظه احساس نیاز از بین مجموعه گسترده‌ای از محصولات عرضه‌شده اقدام به انتخاب محصولات و تحویل گرفتن آن‌ها به‌صورت مجازی یا فیزیکی در محل موردنظر خودشان بکنند یا بر اساس ثبت نامی که برای آن انجام‌شده است بدون درگیر شدن با یک واسطه محصول موردنظر خودش را تحویل بگیرند.

 

در چنین فضایی، بجای اینکه نقل‌وانتقال پول و وجه نقد تبدیل به یک فعالیت محیطی شود که در هرجایی (در خانه، محل کار یا تفریح) قابل‌اجرا بوده و از آن استفاده می‌شود، خرید کردن به‌عنوان یک فعالیت گسسته در یک‌زمان و مکان مشخص دارای جایگاه مشخص و جدایی می‌شود. علاوه بر این، تمام قدم‌ها در کل چرخه اتفاق افتادن و شناسایی نیاز، خرید کردن و مصرف حقیقی محصول در اعماق ذهن و فکر افراد قرارگرفته و انجام می‌پذیرد. از آنجائی که وجود یک فروشگاه فیزیکی در این فرایند به‌شدت زائد و بلااستفاده در نظر گرفته می‌شود، وظایف و فرایندهای ایجادکننده ارزش‌افزوده مرتبط با فروشگاه فیزیکی خرده‌فروشی (ایجاد مجموعه‌ای از محصولات، فراهم آوردن اطلاعات مرتبط با محصولات، ممکن ساختن نقل‌وانتقال پول و توزیع فیزیکی محصولات) مورد پرسش واقع می‌شود.

 

در یک اقتصاد دیجیتال، به‌طور نسبی نیاز کمتری به فروشگاه‌ها به‌گونه‌ای که به‌طور سنتی در نظر داشتیم است و به همین ترتیب کسب‌وکارهای خرده‌فروشی نیز به‌منظور این واقعیت جدید تغییر پیدا می‌کنند.

  • بهزاد حسین عباسی