الگوی تدریس چیست؟
الگو،
معمولاً به نمونه کوچکی از یک شیء یا به مجموعه ای از اشیای بیشمار گفته
می شود که ویژگیهای مهم و اصلی آن شیء بزرگ یا اشیاء را داشته باشد. الگوی
تدریس، چهارچوب ویژه ای است که عناصر مهم تدریس در درون آن قابل مطالعه
است. انتخاب یک الگوی تدریس، بستگی به نوع آگاهی معلم از فلسفه و نگرشهای
تعلیم و تربیت خواهد داشت.
تدریس
یک فرآیند است و فعالیتی است که در داخل یک الگو صورت می پذیرد، الگوهای
تدریس متعددی توسط صاحبنظران معرفی شده اند که به مهمترین آنها اشاره
خواهیم کرد.
الگوی عمومی تدریس (general teaching model)
این الگو، توسط "رابرت گلیزر" در سال 1961 مطرح شد که در 1971 توسط "راجرز" و "رابینسون" بسط داده شد.
در این الگو، فرآیند تدریس به پنج مرحله تقسیم می شود:
1) تعیین هدفهای تدریس و هدفهای رفتاری: معلم باید هدفهای تدریس خود را به صورتی عینی و قابل اندازه گیری تعریف و مشخص کند.
2)
تعیین رفتار ورودی و ارزشیابی تشخیصی: اصطلاح رفتار ورودی در اینجا منعکس
کننده کلیه یادگیریهای گذشته فراگیران، تواناییهای عقلی، وضع انگیزشی و
برخی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در یادگیری و میزان رشد آنان است.
3)
تعیین شیوه ها و وسایل تدریس: در این مرحله معلم با آگاهی از شرایط و
موقعیت آموزشی یکی از روشها مانند روش سخنرانی، آزمایشی، آموزش انفرادی و
... را انتخاب کند و وسایل تدریسی را نیز با توجه به مفاهیم و شرایط و
ویژگیهای فراگیران را برگزیند.
4) سازماندهی شرایط و موقعیت آموزشی:
معلم باید قادر باشد که با ابتکار و خلاقیت، حداکثر استفاده از امکانات
موجود، در امر تدریس و تحقق اهداف آموزشی را ببرد.
5) ارزشیابی و سنجش
عملکرد: معلم در این مرحله علاوه بر ارزشیابی های معمولی می تواند عملکرد
شاگردان را در موقعیتهای متعدد، مانند انجام دادن پروژه، شرکت در فعالیتهای
آموزشی و ... را ارزیابی کند و در صورت عدم موفقیت با توجه به نتایج
ارزشیابی به ترمیم و اصلاح مراحل قبلی الگو اقدام کند.
تعریف روش های تدریس
از
مراحل مهم طراحی آموزشی، انتخاب روش تدریس است. معلم بعد از انتخاب محتوی و
قبل از تعیین وسیله، باید خط مشی و روش مناسب تدریس خود را انتخاب کند. به
مجموعه تدابیر منظمی که برای رسیدن به هدف، با توجه به شرایط و امکانات
اتخاذ می شود "روش تدریس" گویند.
انواع روش های تدریس
روش نمایشی ( نمایش علمی ) / روش آزمایشی (آزمایشگاهی)
این
روش بر مشاهده و دیدن استوار است. افراد مهارتهای خاصی را از طریق دیدن
فرا می_ گیرند. بعنوان مثال معلم در کلاس درس تصمیم دارد کار کردن با یک
وسیله را به دانش آموزان یاد دهد که از طریق این روش می تواند عمل کند.
مهمترین حسن این روش، به کارگیری اشیای حقیقی و واقعی در آموزش است و بیشتر
برای درسهایی که جنبه عملی و فنی دارند کاربرد دارد.
مراحل اجرای روش نمایشی
1- مرحله آمادگی:
معلم باید هدف از تدریس را دقیقاً مشخص کند و امکانات لازم را از قبل فراهم نماید و از سالم بودن آن ابزار اطمینان حاصل کند.
2- مرحله توضیح:
معلم
قبل از انجام تدریس، باید اهداف تعیین شده را برای شاگردان به وضوح بیان
کند، نحوه و علت انجام دادن عمل را توضیح دهد و سوالاتی را که انتظار دارد
شاگردان در پایان تدریس، پاسخ دهند را مطرح کند که باعث جلب توجه شاگردان
شود.
3- مرحله نمایشی:
معلم باید روش صحیح کار و مراحل آن را به نمایش بگذارد و بعنوان مثال فرآیند کار یک موتور دیزل را به دانش آموزان توضیح دهد.
4- مرحله آزمایش و سنجش:
بعد
از احرای مراحل بالا، معلم باید از دانش آموزان بازخورد دریافت کند تا
متوجه شود که دانش آموزان موضوع را فهمیده اند یا نه ( مهارت لازم را کسب
کرده اند یا نه؟) و در صورت بروز مشکل، معلم نقایص را برطرف نماید که با
پرسشهای کتبی یا شفاهی می تواند به این موضوع دست یابد.
محاسن و محدودیت های روش نمایشی
از
محاسن این روش می توان از به کارگیری اشیای حقیقی و واقعی نام برد. این
روش، در مدارس فنی که اغلب با ماشین آلات سر و کار دارند، و وسایل کار
بسیار محدود است، روش مناسبی است. اما با توجه به این که شاگردان نمی
توانند از راه تجارب مستقیم و از راه عمل و تمرین و تکرار، مهارت لازم را
کسب کنند، یادگیری از کیفیت چندان مطلوبی برخوردار نخواهد بود.
روش آزمایشی (آزمایشگاهی)
اساس
این روش بر اصول یادگیری اکتشافی استوار است. در این روش، موقعیت و شرایطی
فراهم می شود تا شاگردان خود از طریق آزمایش به پژوهش بپردازند و جواب
مسأله را کشف کنند. این روش، فعالیتی است که در جریان آن، شاگردان عملاً با
به کاربردن وسایل و تجهیزات و مواد خاص درباره مفهومی خاص تجربه کسب می
کنند. برای موضوعات علوم تجربی روش بسیار مناسبی است ولی در روانشناسی و
سایر علوم انسانی نیز از آن استفاده می شود.
این روش می تواند کیفیت
یادگیری را افزایش دهد. برای ارضای حس کنجکاوی و تقویت نیروی اکتشاف و
اختراع و پرورش تفکر انتقادی فراگیران بسیار مفید است و اعتماد به نفس و
رضایت خاطر را در دانش آموزان ایجاد می کند.
نقش معلم در این روش، هدایت شاگردان و نظارت بر کار آنهاست
با
توجه به این که انجام بعضی از آزمایشها خطرناک است باید در ابتدا آن
آزمایش توسط معلم با دقت صورت گیرد و سپس دانش آموزان در حضور معلم به
آزمایش بپردازند با این حال، رعایت موارد ذیل می تواند مفید باشد:
1- وسایل و ابزار آزمایش قبل از تدریس فراهم و سازماندهی شود.
2- قبل از آزمایش، برای اطمینان و گرفتن نتیجه مطلوب، آزمایش به صورت تمرینی انجام شود.
3- هنگام آزمایش، وسایل موردنیاز روی جعبه آزمایش قرار داده شود.
4- برای جلوگیری از انحراف توجه شاگردان، وسایل اضافی، در داخل جعبه آزمایش گذاشته شود.
5- قبل از آزمایش به وسیله پرسش، توجه شاگردان به جریان آزمایش جلب شود.
6- آزمایش به گونه ای انجام شود که همه شاگردان براحتی بتوانند آن را ببینند.
7- در ضن آزمایش، از سایر روشها، مثلاً روش سخنرانی نیز استفاده شود.
محاسن و محدودیتهای روش آزمایشی
الف) محاسن
1- چون یادگیری از طریق تجارب مستقیم حاصل شده است، یادگیری با ثبات تر و موثرتر خواهد بود.
2- شاگردان علاوه بر دست یافتن به هدفهای آموزشی، روش آزمایش کردن را نیز یاد می_ گیرند.
3- در شاگردان انگیزه مطالعه و تحقیق را تقویت می کند.
4- حس کنجکاوی شاگردان را ارضا می کند و به آنها اعتماد به نفس می دهد.
5- نیروی اکتشاف، اختراع، و تفکر علمی را در شاگردان تقویت می کند.
6- این روش، فعالیتهای آزمایشی را برای فراگیران جالب و شیرین می کند، و در نتیجه آنان را کمتر خسته و بی حوصله می کند.
ب) محدودیت ها
1- احتیاج به وسایل و امکانات فراوان دارد، لذا در مقایسه با سایر روشهای تدریس از نظر اقتصادی گران تمام می شود.
2- به معلمان آگاه و مجرب که خود با روش آزمایشی آشنایی داشته باشند، نیاز دارد.
3- نسبت به سایر روشها ممکن است اطلاعات و معلومات کمتری در اختیار شاگردان قرار دهد، و دامنه لغات و مفاهیم آنان را تقویت نکند.
4- در صورت عدم کنترل، ممکن است به صورت غلط اجرا شود، و این روش غلط در رفتار شاگردان تثبیت گردد.
در روش آزمایشگاهی معلم برای هرچه بهتر کردن این روش باید نکات زیر را رعایت کند:
- گروه بندی شاگردان بر اساس امکانات و تعداد شاگردان
- تعیین وظایف اعضای شاگردان هر گروه و مراحل فعالیت
- انجام روش صحیح آزمایش برای شاگردان
- تقسیم بندی وسایل موجود در آزمایشگاه برحسب نیاز هر گروه
- رعایت نکات ایمنی
- ارائه گزارش از شاگردان در مورد آزمایشهای صورت گرفته
روش بحث گروهی
روش
بحث گروهی، گفتگویی است سنجیده و منظم درباره موضوعی خاص که موردعلاقه
مشترک شرکت کنندگان در بحث است. این روش برای کلاسهایی قابل اجراست که
جمعیتی بین 6 تا 20 نفر داشته باشند. روش بحث گروهی، روشی است که به
شاگردان فرصت می دهد تا نظرها، عقاید و تجربیات خود را با دیگران در میان
بگذارند و اندیشه های خود را با دلایل هستند بیان کنند.
چه دروس و موضوع هایی را می توان با روش بحث گروهی تدریس کرد؟
1- موضوعهایی که بتوان درباره آن نظرات مختلف و متفاوت ارائه داد.
2- فراگیران درباره موضوع، اطلاعات لازم را داشته باشند یا بتوانند کسب کنند.
3- موضوع موردعلاقه مشترک شرکت کنندگان در بحث باشد.
(در
این روش، شاگردان بیش از استفاده از کتاب یا معلم، خود مولف به یافتن
نتایج، اصول و راه حلها هستند و این در صورتی است که شاگردان به موضوع
علاقه مند باشند.)
موضوعاتی چون ریاضیات، علوم طبیعی، مهندسی و ...
برای بحث گروهی کارآیی ندارند و در عوض علومی چون علوم اجتماعی، تاریخ،
اقتصاد، فلسفه، علوم سیاسی و روان شناسی و جامعه شناسی با این روش قابلیت
تدریس دارند.
درباره موضوعاتی که دانش آموزان کمتر به آن علاقه مند
هستند معلم باید به نوعی در دانش آموزان ایجاد علاقه کند و در آنها حساسیت
بوجود آورد مثلاً با طرح سوال، پخش یک فیلم و ...
معلم باید تا حد امکان
مفید را نیز به فراگیران معرفی کند و به هر یک از آنها یک منبع ارائه کند
تا در بحث گروهی، دیدگاههای مختلف مطرح شود و این موضوع به توانایی علمی و
مفنی معلم برمی گردد. به عبارت دیگر، اجرای مطلوب روش بحث گروهی تا اندازه
زیادی بستگی به شخصیت معلم و درجه خونگرمی او دارد. معلمی که از این روش
استفاده می کند باید قدرت تصمیم گیری داشته باشند. و طوری بحث را هدایت کند
که موضوع به بیراهه کشیده نشود.
در چه موقعیتی و برای چه هدفی می توان از روش بحث گروهی استفاده کرد؟
1- ایجاد علاقه و آگاهی مشترک در زمینه خاص
2- ایجاد و پرورش تفکر انتقادی (یعنی شاگرد بتواند براساس استدلال و شواهد به تجربه و تحلیل بپردازد.)
3- ایجاد توانایی اظهارنظر در جمع (بیشتر دانش آموزان از این که در کلاس اظهارنظر کنند، می ترسند.)
4- تقویت توانایی انتقاد پذیری ( به شرطی که انتقادگری به معنای عیبجویی و ایراد گرفتن نباشد.)
5-
ایجاد و تقویت توانایی مدیریت و رهبری در گروه (در این روش یک نفر بعنوان
مدیر گروه انتخاب می شود که وظیفه اش زمانبندی و هدایت بحث است.)
6- تقویت قدرت بیان و استدلال. (در این روش اکثر دانش آموزان فعال هستند، ساکت نمی نشینند.)
7- تقویت قدرت تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری
8- آشنایی با روش کسب اطلاعات و حل مسایل
9- ایجاد رابطه مطلوب اجتماعی
مراحل اجرای روش بحث گروهی
مرحله اول: آمادگی و برنامه ریزی
1- انتخاب موضوع :
موضوعات و عناوین روش بحث گروهی و ارتباط آنها با هدف، باید در قالب کلمات و جملات صریح و روشن بیان شود.
2- فراهم کردن زمینه های مشترک:
قبل از شروع بحث گروهی، لازم است سطح اطلاعات شاگردان درباره موضوع یکسان شود.
3- تعیین نحوه آرایش شبکه های ارتباطی:
ترتیب قرار گرفتن و نشستن فراگیران، در نوع ارتباط موثر است.
- رهبر گروه
- شاگردان
- شخص مهمان
- ناظر یا ارزیاب
مرحله دوم: روش اجرای بحث گروهی
1- وظایف معلم در روش بحث گروهی
الف: فراهم کردن امکانات
ب: شرکت در بحث:
معلم
موظف است در شروع بحث، تحت عنوان مقدمه هدف و ضوابط بحث گروهی را شرح دهد و
باید نقش خود را در جریان بحث تا حد یک شنونده کاهش دهد.
ج: کنترل و هدایت بحث
2- وظایف شاگردان در جریان بحث گروهی
معلم
باید نقش شاگردان را بدقت به آنان بیاموزد. شاگردان باید درباره موضوع از
قبل، مطالعه کنند وسط حرف دیگران نپرند. با یکدیگر صحبت نکنند، کاملاً به
صحبتهای دیگران گوش کنند، انتظار نداشته باشند که نظر آنها حتماً پذیرفته
شود.
محاسن و محدودیت های روش بحث گروهی
الف) محاسن
1- سهیم شدن در عقاید و تجربیات یکدیگر (دانش آموزان)
2- تقویت حس همکاری و احساس دوستی
3- ارزیابی افراد از خود
4- تقویت اعتماد به نفس و پرورش روحیه نقادی
5- تقویت قدرت مدیریت و رهبری فراگیران
6- تقویت قوه استدلال و اندیشه و نظم بخشی به افکار
ب) محدودیتها
1- این روش برای کلاسهای پرجمعیت قابل اجرا نیست.
2- برای شاگردان دوره ابتدایی چندان مناسب نیست.
3- روش اجرای آن بسیار مشکل است و به مهارت احتیاج دارد.
الگوی حل مسأله (problem-solving model)
در این الگو، شاگردان با بهره گیری از
تجارب و دانسته های پیشین خود، درباره رویدادهای محیط خود می اندیشند تا
مشکلی را که با آن مواجه شده اند به نحو قابل قبولی حل کنند.
ویژگی های الگوی حل مسأله:
1ـ مراحل اجرا در الگوی مسأله:
الف)
طرح مسأله یا بازنمایی مشکل: مسأله را از راههای مختلف می توان در ذهن
شاگردان ایجاد کرد. قبل از طرح مسأله باید به خصوصیات فراگیران نظیر سن،
میزان تحصیلات، رشد ذهنی و عاطفی، ویژگیهای فرهنگی، شرایط اجتماعی و
اقتصادی و ... توجه کرد.
ب) جمع آوری اطلاعات: منابع گردآوری اطلاعات
باید از نظر علمی معتبر باشند و اطلاعات جمع آوری شده باید با توجه به
معیارهای صحیح وعلمی طبقه بندی شوند.
ج) ساختن فرضیه، منظور از فرضیه
سازی، پیش بینی راه حلهای احتمالی و حدسی برای حل مسأله است. شاگرد برای
ساختن فرضیه ناگزیر است به تفکر بپردازد و برای حل مسأله چندین راه را برمی
گزیند.
د)آزمایش فرضیه: فرضیه، حدسی است که براساس اطلاعات پیشین و شواهد موجود، در برخورد با دنیای خارج، در ذهن شاگرد شکل می گیرد.
ه) نتیجه گیری، تعمیم و کاربرد: فرآیند حل مسأله، باید به نتیجه منتهی شود. بدون نتیجه گیری مسأله حل نخواهد شد.
2- چگونگی کنش و واکنش معلم نسبت به شاگردان در الگوی حل مسأله:
معلم
نقش راهنما را در فرآیند تدریس بازی می کند. روش کسب اطلاعات را به
شاگردان می آموزد. در این الگو علاقه و رغبت و توانایی همواره مورد توجه
است و محتوی آموزشی از پیش تعیین شده نیست. در آموزش از انگیزه های درونی
استفاده می شود. شاگردان دائماً با معلم در ارتباطند.
3- روابط میان گروهی در الگوی حل مسأله:
در
این الگو، همه شاگردان با معلم در ارتباطند. ارتباط دو جانبه است: گاهی به
صورت فردی و گاهی به صورت جمعی نقش معلم، نقش مشاور و راهنماست. ارتباط
اعضای کلاس براساس احترام و محبت متقابل است.
4- منابع و موقعیت در الگوی حل مسأله:
عواملی
چون معلم، کتاب درسی، کتابخانه، فیلم، موزه و ... می توانند منبع دریافت
اطلاعات باشند. فعالیتهای آموزشی منحصر به کلاس درس نیست.
محاسن و محدودیتهای الگوی حل مسأله:
در
این الگو، شاگرد فعال است، احساس مسئولیت بیشتری می کند، هنگام موفقیت یا
شکست، خود را مسئول می داند نه معلم را، رشد شاگرد هدف اصلی است. روح پژوهش
و انتقادگری را پرورش می دهد و شاگرد فردی خلاق و نوآور خواهد بود.
در
مورد محدودیتها می توان به: این الگو به معلمان قوی و باتجربه و پژوهشگر
نیاز دارد. امکانات فراوانی را می طلبد. تعداد شاگردان در هر کلاس محدود
است و بطورکلی تعداد شاگردان، در هر کلاس نباید از 20 نفر تجاوز کند.
الگوی پیش سازمان دهنده (preadvance-organizer model)
"پیش
سازمان دهنده" یک مطلب یا مفهوم کلی است که در مقدمه تدریس می آید تا
مبحثی را که به شاگردان ارائه داده می شود با مباحث پیشین همان درس مربوط
سازد و پایه ای برای ارتباط مفاهیم جدید با پیشین شود. در این الگو،
معمولاً مطالب از کلی به جزئی مورد بررسی قرار می گیرد.
ساخت شناختی چیست؟
مجموعه
اطلاعات و مفاهیمی که در زمینه یک رشته درس در ذهن فرد به وجود می آید،
"ساخت شناختی" او را از آن مجموعه دانش تشکیل می دهد. مثلاًٌ مفاهیم درس
فیزیک که از قبل در ذهن دانش آموز به وجود آمده است، بر روی هم ساخت شناختی
او را در علم فیزیک تشکیل می دهد.
یادگیری معنادار چیست؟
به آن نوع یادگیری گفته می شود که مفاهیم جدید، ریشه در مفاهیم گذشته فرد داشته باشد و براساس آن بنا شود.
ویژگیهای الگوی پیش سازمان دهنده:
1- مراحل اجرای الگوی پیش سازمان دهنده:
در
ابتدا پیش سازمان دهنده ارائه می شود که باید از مطالب درس جدید کلی تر
باشد سپس معلم به ارائه مطالب و مفاهیم درس جدید می پردازد و در آخر کار
برای تفهیم بیشتر مطالب جدید باید مثالها و نمونه هایی ارائه می دهد.
2- چگونگی کنش و واکنش معلم نسبت به شاگردان در الگوی پیش سازمان دهنده:
در
این الگو معلم نقش انتقال و ارائه کننده مفاهیم درس را دارد و شاگردان،
دریافت کننده و پذیرنده مطلب درسی هستند. برای اثر بخشیدن به این الگو،
مهمترین نکته این است که معلم باید برای ارائه مطالب درسی، مناسبترین پیش
سازمان دهنده را انتخاب کند. جهت ارتباط، همیشه از طرف شاگرد یا شاگردان
است.
3- ماهیت روابط میان گروهی:
در
این الگو، معلم با فرد فرد دانش آموزان یا با کل آنها ارتباط پیدا می کند
ولی این ارتباط یک طرفه است یعنی شاگردان معمولاً با او و با یکدیگر ارتباط
ندارند و در واقع معلم بر کلاس مسلط است. برای افزایش روابط میان گروهی در
این الگو، معلم می تواند با طرح پرسشهای راهنمایی کننده، فراگیران را به
شرکت در بحثهای کلاس علاقه مند کنند.
4- شرایط و منابع لازم در الگوی پیش سازمان دهنده:
در
این الگو، معلم و کتاب و کلاس درس فقط منابع و شرایط آموزشی هستند. در این
الگو معلم باید بتواند مطالب کلی را از جزئی تمیز دهد. باید سخنران خوبی
باشد، به فراگیران فرصت دهد تا در فرآیند آموزشی شرکت جویند. معلم در هر
موقعیت آموزشی، یکی از منابع متعدد اطلاعات است و سایر منابع از جمله
ابزارهای آموزشی، به شاگردان امکان می دهند تا به مطالب درسی از زاویه های
مختلف نگاه کنند.
محاسن و محدودیتهای الگوی پیش سازمان دهنده:
الگوی
پیش سازمان دهنده، الگوی مناسبی برای دروس نظری است و مناسب برای نظامهای
آموزشی فقیر می باشد. در این الگو از یک زمان آموزشی محدود می توان حداکثر
استفاده را کرد. از اتلاف وقت جلوگیری می شود. مفاهیم، بطور منظم در ساخت
شناختی شاگردان جای می گیرد.
از محدودیتهای آن می توان به: در این الگو
تمام تصمیمات توسط معلم گرفته می شود به نیازها و علایق و تواناییهای
شاگردان کمتر توجه می شود، محتوا با زندگی واقعی شاگردان چندان ارتباطی
ندارد. به مسائل روانی، عاطفی و اجتماعی شاگردان کمتر توجه می شود.
روش های آموزش انفرادی
در
این نوع روشها ، شاگردان بر حسب تواناییشان پیش می روند. روحیه استقلال
طلبی شاگردان در اجرای پروژه های کوچک و بزرگ تقویت می شود. اولین و اساسی
ترین گام در راه تحقق چنین هدفی پذیرفتن مفهوم شاگرد محوری در طراحی و
آموزش است.
اهداف آموزش انفرادی:
1- رعایت تفاوت های فردی:
اگر در کلاس تفاوتهای فردی در نظر گرفته نشود، خستگی، انزجار و تنفر از فعالیت آموزش تقویت خواهد شد.
2- رشد استقلال در عمل و یادگیری:
دانش آموزان در آموزش انفرادی روش آموختن مستقل می گیرند، یعنی یاد می گیرند که چگونه یاد بگیرند.
3- عادت به مطالعه:
در
این روش شاگردان معلومات بیشتری را کسب می کنند. کسب معلومات بیشتر، رضایت
از فعالیت های آموزش را فراهم می کند و در اثر ادامه فعالیت شاگرد به
مطالعه عادت می کند.
4- ایجاد مهارت در مطالعه: رابینسون روش SQ3R را پیشنهاد کرده است:
الف) مطالعه اجمالی:
یعنی مطالعه عناوین و یادآوری ، اطلاعات گذشته. (Survey)
ب) سؤال :
ایجاد سؤالهایی در ذهن، یعنی برگرداندن عناوین کتاب به سؤالهایی که احتمالاً پاسخ آنها باید داده شود.(question)
ج) مطالعه (خواندن):
یعنی قرائت دقیق متن برای یافتن پاسخ سؤالات (read)
د) از برخواندن :
یعنی تلاش برای یافتن پاسخ های دقیق تر موالات، بدون استفاده از کتاب.(rectie)
ه) بازنگری :
یعنی مرور یادداشت ها و به یادآوردن نکات مهم (review)
5- مطالعه خود هدایت شده و مستقل :
هر
گاه هدف های فعالیتهای آموزشی برای شاگردان با ارزش تر باشد، یادگیری
بارزتر می شود و شاگردان را در انجام کار منظم تر می سازد، در این روش یاد
می گیرد که خود کنترل باشد.
از نکات دیگر می توان به یادگیری تا حد
تسلط اشاره کرد. در این روش شاگرد آنقدر به مطالعه و امتحان ادامه می دهد
تا در یادگیری به سطح قابل قبولی برسد. معیار قابل قوبل معمولاً 80 الی 90
درصد پاسخ صحیح است.
یادگیری تا حد تسلط:
براساس
این نظریه، یادگیری و پیشرفت تحصیلی فراگیران به طور وسیعی با زمان
یادگیری بستگی دارد.(کارول ،1963) به عقیده کارول شاخص اصلی استعداد تحصیلی
شاگردان ، زمان است. در یادگیری تا حد تسلط اگر روش تدریس مطلوب و عالی
باشد، وقت کمتری نیاز خواهد بود و استعداد هر فرد در این روش نقش بسزایی
دارد.
بلوم معتقد است مهارت یادگیری در حد تسلط روی مفهوم خود، شاگردان
اثر می گذارد. شاگردان به ارزش و کفایت خود پی می برند و این روش ، یکی از
قویترین منابع سلامت روحی است. در این روش معلم سعی می کمند روشهای آموزش
خود را براساس تفاوت های فردی تنظیم کند.
تدریس خصوصی:
اساس
کار در این نوع آموزش ، توجه به زمینه ها، علایق و توانایی های شخصی
شاگردان است . در این روش ، معلم باید به یک مجموعه عوامل تقویت کننده مثبت
مجهز باشد. هر شاگرد باید با خودش مقایسه شود.
جلسات آموزش، باید به
اندازه کافی کوتاه مدت باشد تا شاگرد از آموزش، خسته و بیزار یا متنفر
نشود. محیط آموزشی باید راحت، همراه با تفریح و مناسب با من و وضعیت تحصیلی
فرد سازماندهی شود.
آموزش برنامه ای programmed instruction:
یک
نظام آموزش انفرادی است که کوشش می کند یادگیری را با نیازهای شاگردان،
هماهنگ سازد. در این روش، مواد آموزشی به واحدهایی کوچک تقسیم می شود که
چهارچوب یا گام نامیده می شود. این گام ها براساس دانش قبلی شاگرد و تنظیم
شده است. هر گام دانش آموز را به هدف نهایی نزدیک می سازد. از نظر تنظیم
مطالب، آموزش برنامه ای به دو صورت خطی یا شاخه ای عرضه می شود.
در
آموزش برنامه ای خطی ، شاگرد باید تمامی گام ها را مطالعه کند و قدم به قدم
پیش رود و برای درک مطلب ، شاگرد باید تمامی گامهای قبلی را با دقت مورد
مطالعه قرار دهد. گامها باید کوتاه باشند. بازخورد بی درنگ داده شود.
در
برنامه شاخه ای دانش آموز براساس توانایی خود این آموزش را دنبال می کند
یعنی اگر بعد از هر گام به سؤال پاسخ صحیح بدهد به صورت خطی پیش می رود و
در صورت دادن پاسخ غلط به گامهای جبرانی سوق داده می شود. که هدف از گامهای
جبرانی، این است که شاگرد با دریافت مطالب اضافی، اشتباه خود را تصحیح کند
و در آموزش برنامه ای شاخه ای ، همه دانش آموزان تمام قسمتهای برنامه را
نمی خوانند. در این نوع آموزش نقش معلم، تهیه هدف های آموزش ، آشنایی با
مواد و تجهیزات آموزشی، رسیدگی به فرد فرد شاگردان و ارزش یابی برنامه
آموزش خواهد بود.
آموزش به وسیله کامپیوتر
این
روش به مانند آموزش برنامه ای است با این تفاوت که پیشرفت در مطالعه در
کنترل ماشین است و فقط زمانی که شاگرد در یک مرحله از آموزش موفق شد، اجازه
پیشرفت و ریاضت مطالب تازه به او داده می شود.
کامپیوترهای مورد
استفاده در آموزش ، «ماشین آموزش» نامیده می شوند. ماشین های آموزشی وسایلی
هستند که آموزش را به طریق منظم عرضه می کنند، و موجب فعالیت شاگرد و
بازخورد فوری و آموزش انفرادی می شوند.
مشخصات ماشینهای تدریس به طور خلاصه عبارتند از :
1- پاسخ را فوراً تقویت می کند.
2- شاگرد براساس استعداد و توانایی خود برنامه را دنبال می کند.
3- مفاهیم با یک سیر منطقی در آن تنظیم شده اند.
4- پرسش ها به صورت زنجیره ای به یکدیگر وابسته اند.
5- شاگرد در صورتی می تواند به برنامه ادامه دهد که مراحل قبل را آموخته باشد.
6- اطلاعات مربوط به جوابهای شاگردان، در آن نگهداری می شود.
7- اطلاعات از طریق غیرکلامی (تصاویر ، نمودار و تصاویر متحرک) نیز به شاگردان ارائه می شود.
8- ماشین بر خلاف انسان دچار عوارضی مانند بی حوصلگی، عصبانیت و ناراحتی نمی شود.
مبانی نظری تدریس
در این مبحث، به بررسی مفاهیمی که در زمینه تدریس رایج است می پردازیم.
1- Education:
بهزاد حسین عباسی
مدرس فروشندگی در سازمان
معلم اصول و فنون مذاکره
استاد و فروش و فروشندگی
سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری و مدیریت مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری
مدرس بازاریابی و فروش و فروشندگی
معلم بازاریابی فروش و فروشندگی
مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن و فروش و فروشندگی
مدرس مدیریت ارتباط با مشتری و فروش و فروشندگی
هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی و فروش و فروشندگی
مدیر برنامه ها جواد حسنی
09372202257
9197685104
behzadabbasi.ir
در
گذشته به تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش اطلاق می شد. امروز معادل فارسی
پرورش را به کار می برند. پرورش یا تربیت جریانی است منظم و مستمر که هدف
آن ، هدایت و رشد جسمانی، اجتماعی و اخلاقی یا بطور کلی رشد همه جانبه
شخصیت دانش آ موزان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای اجتماعی مورد
پذیرش و کمک به شکوفایی استعداد افراد است.
پرورش یک نظام و سیستم است
که مجموعه ای از عناصر در آن وجود دارد که این مجموعه عناصر برای رسیدن، به
یک هدف که همانا رشد و شکوفایی استعدادها است فعالیت می کنند.
2-Instruction:
آموزش فعالیتی است هدف دار و از پیش تعیین شده که هدف آن فراهم نمودن فرصتها و موقعیت هایی است که امر یادگیری را تسریع می کند.
3- Teaching:
تدریس،
سلسله فعالیتهای منظم و مرتبی است که از قبل طراحی شده است و هدف آن ایجاد
شرایط مطلوب برای تغییر و تسهیل یادگیری توسط فراگیران است. تدریس بدون
تعامل معلم و شاگرد بی معنی است. تدریس آن فعالیتی است که با حضور معلم در
کلاس انجام می شود.
4- Training :
تعلیم
به معنای کارآموزی است یعنی فراگیر حرفه یا مهارتی را یاد می گیرد. هدف از
تعلیم، شکوفایی همه جانبه استعدادها نیست، بلکه نظم بخشی به فنون و مهارت
هایی است که در حرفه ای معین به آن نیاز دارد.
دیدگاه های مختلف تدریس
1- نگاه توصیفی (Descriptive):
همان
نگاه صنعتی به تدریس است یعنی انتقال دانش و اطلاعات از سوی معلم به دانش
آموزان. معلم متکلم وحده است و دانش آموزان حالت انفعالی دارند. نگاه
توصیفی بیشتر در قالب روش سخنرانی می گنجد.
2- نگاه موفقیتی ( success):
تدریس
عامل موفقیت است. هر تدریس نتیجه اش یادگیری است. یعنی وقتی معلمی می
گوید: من فلان درس را تدریس می کنم باید طی آن فرایند یادگیری هم صورت
گرفته باشد.
3- نگاه ارادی:
نگاهی رفتارگرایانه است.
معلم گاهم های آموزش را مشخص می کند. هدف ها را تعیین می کند و به
فعالیتهای جهت می دهد. مثالی ملموس در این باره کارخانه است ، در کارخانه
طی فرایند تولید و مواد خام تبدیل به یک محصول قابل استفاده می شوند. در
این جا یادگیری و تدریس یک فرایند است.
4- نگاه هنجاری:
در این نوع نگاه، همه چیز دید ارزشی دارند بعنوان مثال چه چیزی را باید به دانش آموزان آموزش دهیم؟ از چه روش استفاده کنیم.
5- نگاه علمی :
در
این نوع نگاه، مفهوم تدریس، منظم و روشن و دقیق بیان می شود و تدریس یعنی
مجموعه فعالیتهای منظم و هدفداری که منجر به تغییر یا یادگیری شاگرد شود.
یعنی فعالیت ها باید از قبل طراحی و برنامه ریزی شده باشند.
انواع روش های تدریس
1- روش سخنرانی
این
روش که سابقه ای طولانی در نظامهای آموزشی دارد به ارائه مفاهیم به طور
شفاهی از طرف معلم و یادگیری آنها از طریق گوش کردن و یادداشت برداشتن از
طرف شاگرد می پردازد. در این روش یک نوع یادگیری و رابطه ذهنی بین معلم و
شاگرد ایجاد می شود.
مراحل اجرای روش سخنرانی
مرحله اول: آمادگی برای سخنرانی
- آمادگی از نظر تجهیزات (آیا در سخنرانی از وسایل آموزشی استفاده خواهد شد؟)
- آمادگی عاطفی (آیا من با آسودگی سخنرانی می کنم؟)
- آمادگی از نظر زمان (آیا زمان کافی برای آماده شدن وجود دارد؟)
مرحله دوم: مقدمه سخنرانی
1- ایجاد رابطه بین معلم و شاگرد (معلم در ابتدای صحبت با دانش آموزان گپی بزند. لطیفه ای تعریف کند و ...)
2-
جلب توجه شاگردان: با فعالیتهایی همچون طرح سوال، بخث و گفتگو، استفاده از
وسایل بصری می توان به این مهم دست پیدا کرد. در جلب توجه شاگردان، روایت
نکات زیر می تواند بسیار مفید باشد: الف: شناخت علایق و خواسته های شاگردان
(توجه به عواملی همچون سن، جنس، وضع اجتماعی، اقتصادی و ...)
ب: ایجاد انگیزش (در فرآیند تدریس، بهتر است به شاگرد گفته شود موضوع مشکل ولی قابل فهم و حل می باشد.)
ج: بیان صریح هدفها و نکات مهم سخنرانی
د: استفاده از پیش سازمان دهنده: ارائه پیش سازمان دهنده باعث دسته بندی اطلاعات، حفظ کردن آنها می شود.
ه) پیش آزمون و فعال کردن آگاهی و اطلاعات شاگردان: آزوبل می گوید: «یادگرفته های قبلی فراگیران مهمترین عامل در یادگیری آنهاست».
مرحله سوم: متن و محتوی سخنرانی
1-
جامع بودن محتوی: متن سخنرانی باید تمام اهداف آموزشی را در بر داشته
باشد. شاگردانی که سخنرانی معلمانشان جامعیت بیشتری داشته باشد بهتر یاد می
گیرند.
2- سازماندهی منطقی محتوی: اسکینر معتقد است وقتی مواد آموزشی
خوب سازماندهی شوند. یادگیری آسانتر می شود زیرا سازماندهی قدرت درک مفاهیم
را افزایش می دهد.
3- استقرار توجه شاگردان در طول ارائه محتوی
الف:
تغییردادن محرک: تنوع در به کارگیری محرکها سبب بالا رفتن انگیزه یادگیری
خواهد شد. بین تنوع در حرکات و حالات چهره معلم و پیشرفت تحصیلی شاگردان،
رابطه مستقیم وجود دارد. تغییرات تُن صدا در هنگام صحبت متناسب با موضوع در
یادگیری تأثیرگذار است. تحقیقات نشان داده است که رابطه تغییر محرک و
پیشرفت تحصیلی در دبستان منفی و در دبیرستان مثبت است.
ب: تغییر
کانالهای ارتباطی: با تعییردادن ارتباط از سمعی به بصری احتمال تغییر مناسب
در الگوی رفتاری به وجود می آید. بزرگسالان نظام آموزش بصری را بر سمعی
ترجیح می دهند. (استفاده از اسلاید، نمودار، عکس و سایر رسانه های بصری)
ج:
فعالیت جسمی: یادگیری باید به صورت فعالانه انجام شود. معلمان می توانند
روش تدریس خود را با امکان درگیری جسمی و فکری شاگردان در روند یادگیری،
غنی تر سازند. مثلاً با زنگ تفریحهای کوتاه مدت در بین سخنرانی، تکرار پاسخ
شاگردان و استفاده از اسامی در مخاطب قراردادن آنها، موجب ایجاد توجه
بیشتر در فرآیند تدریس شوند.
د: استفاده از طنز: کاربرد طنز در تدریس،
میزان توجه و یادگیری شاگردان را افزایش می دهد (البته شوخیهایی که مربوط
به مطلب تدریس شود).
ه: شور و حرارت سخنران: تحقیقات بیانگر این نکته
است که مطالبی که با ذوق و شوق از جانب معلم ارائه شود بیشتر و بهتر یاد
گرفته می شود. (آهنگ صدا، تغییر حالات چهره، ارتباط چشمی)
و: پرسش و پاسخ در حین سخنرانی: سوال کردن از شاگردان می تواند تأثیرات مطلوب زیر را داشته باشد:
- تأکید - تمرین - خودآگاهی - توجه - استراحت کوتاه - تکرار
مرحله چهارم: جمع بندی و نتیجه گیری
بعد از اتمام سخنرانی معلم می تواند:
الف: از شاگردان بخواهد که بعضی از نکات مهم درس را به خاطر بیاورند یا نظر خود را درباره آنها بگویند.
ب: به سوالهای شاگردان پاسخ گوید.
ج: نکات مهم و اساسی درس را گوشزد و مرور کند.
در
پایان یک جلسه سخنرانی، معلم باید با شاگردان وارد مسائل غیررسمی شود تا
خشکی و یکنواختی درس کاهش یابد و شاگردان در جلسات دیگر با رغبت بیشتر شرکت
کنند.
محاسن و محدودیت های روش سخنرانی
الف) محاسن
روش
سخنرانی، مختص کلاسهای پرجمعیت است. روش بسیار ارزانی است. این روش می
تواند تا حد زیادی با برنامه معلم تطبیق یابد. با توجه به موقعیتهای زمانی و
مکانی و مجموعه تجهیزات، روش سخنرانی بسیار انعطاف پذیر است موقعیت
سخنرانی ممکن است سبب تقویت اجتماعی، ذوق زیبایی، علاقه، اعتماد به نفس و
کاهش احساس تنهایی شود.
ب) محدودیت روش سخنرانی
در
این روش، چون معلم متکلم وحده است شاگردان چندان فعال نیستند. بیشتر از حس
شنوایی استفاده می شود. قدرت تکلم شاگردان چندان تقویت نمی شود. تفاوتهای
فردی در آن منظور می گردد. و محدودیت روش سخنرانی بیشتر متعلق به عدم
کاربرد صحیح آنهاست. این روش، مستلزم وجود برخی از خصوصیات شخصیتی مانند
صدا، روش سخنگویی، روانی سخن، آرامش و نظم و ... است.
مقایسه روش های تدریس
در فرایند یاد دهی – یادگیری ، همانگونه که از ظاهرآن نمایان است تنها به تدریس پرداخته نمی شود بلکه یاد دهی و تدریس دریک سو و یادگیری در سویه ی دیگر آن قرار دارد .
با توجه به اینکه تمام دروس دوره راهنمایی تحصیلی به گونه ای خاص به همدیگرمرتبـط اند نمی توان بین دروس حایل قائـل شد .
مقایسه روشهای سنتی و نوین درفرایندیاددهی یادگیری
روش سنتی « غیر فعا ل» |
روش نوین« فعا ل» |
1- فراگیران مفاهیم ، تجربه هاو قوانین را می خوانند و حفظ می کنند و می کوشند که به خاطر بسپارند. |
1- فراگیران ضمن انجام فعالیت ها و یا کسب تجربه ، در تولید مفاهیم شرکت دارند و به طور مستقیم نتایج هر تجربه را به دست می آورند. |
2- فراگیران هر چه به طور امانت ، به ذهن خود سپرده اند ، پس می دهند و هنگام آزمون ،امانت های دریافتی را مسترد می دارند. |
2- فراگیران با تمام افراد گروه به بحث و گفت و گومی پردازند، با هم کار می کنند ، نظرات خود را با یکدیگر مقایسه و به تصحیح اشتباهات خود می پردازند و به فراگیری دانش یاری می رسانند. |
3- معلم اغلب با روش سخنرانی تدریس می کند و نقش حل مسائل را ایفا می کند. (تمرین می دهد ،به حل تمرین ها کمک می کند، با مثال مفاهیم را توجیه می کند.) |
3- معلم راهنمای یادگیری است و به جای پاسخ مستقیم به پرسشها، می کوشد تا با پرسش های متعدد از فراگیران ، آنها را به پاسخ های صحیح هدایت و آنها را به اندیشیدن ترغیب کند. |
4- معلمان اغلب جزوه می گویند ،مطالب کتاب را خلاصه می کنند و فراگیران را به سوی استفاده از کتاب های حل مسائل سوق می دهند. |
4- معلمان به فراگیران پاسخ کلیشه ای نمی دهند،پرسش هایی را مطرح می کنند که قابل بحث باشد و فرصت گفت و گو را برای دانش آموزان ایجاد می کند. |
5- معلم به کلاس تکلیف می دهد و فراگیران در این فرایند به عنوان تماشاگر هستند. |
5- معلم،هر فراگیر را تشویق می کند که از دیگران کمک بگیرد، برای نظریه های خود وسائلی بسازد، تجربه کند و نتیجه را گزارش دهد. |
6- معلم کلاس را کنترل می کند. |
6- حضوروغیاب کارسرگروه و معلم نظارت میکند. |
7- معلم در صحنه ی آموزش کاملاٌ فعا ل است و فراگیران ساکت هستند. |
7- فراگیران در صحنه ی آموزش فعالیت می کنند و معلم ،راهنمای فعالیت های آنها است. |
8- معلم تمرین می دهد،تمرین حل می کند، پاسخ پرسش ها را می دهد، رفع مشکل می کند، تدریس می کند و جزوه می گوید. |
8- در این شیوه شاگردان با اعضا گروه بحث می کنند و معلم در صورت لزوم آنان را به طرح پاسخ صحیح هدایت می کنند. |
9- هدف یاد دادن است و تکیه بر محفوظات و کسب دانستنی های ضروری و غیر ضروری . |
9- هدف یادگیری است ، فراگیران به یادگیرنده های مادام العمر تبدیل می شوند. |
10- بیشتر تکالیف ، رونویسی و...می باشد. |
10- تکالیف جمع آوری اطلاعات میباشد. |
- ۰ نظر
- ۰۳ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۸
- ۱۱۷ نمایش